خاطره / اینا کی اند ؟

نویسنده: مدیر سایت - 2017/02/03

تیپ ۱۵امام حسن مجتبی ع، در فاصله‌ بین سال های ۶۲ تا ۶۴ به فرماندهی شهید بهروز غلامی تشکیل و با فرماندهی سردار کلاه کج تا انحلال تیپ ادامه پیدا کرد.

از خواص این تیپ خصوصا بعد از خیبر ، تمرکز یک جای همه نیروهای تیپ ، در سایت خیبر بود که وجود گردان هایی از اهواز، بهبهان ، رامهرمز، آغاجاری ، ایذه و حتی افرادی از خرم آباد در یک مکان بود و طبعا در مراسمات عاشورا، شعارهای صبحگاهی ، نحوه تغذیه و خیلی مسایل دیگر نمود پیدا می کرد.

مثلا بهبهانی ها، از بهترین گردان های خوزستان بودند و ما از بودن در کنارشان لذت می‌بردیم و از جمله بهترین دوستان ما محسوب می شدند. مثلا وقتی توی صبحگاهی، به صورت گردانی از کنار هم می گذشتیم نفر لیدر که شعار میداد رسم بود که همینکه دو گردان به هم می رسیدند می گفتند: اینا کی ان؟و همه با صدای بلند میگفتن: سربازان مهدین! یا می گفتن : بسیجی ان و به اصطلاح روحیه می دادند. اما ما وقتی به آنها می رسیدیم یکی با صدای بلند می گفت ، اینا کی ان؟ما هم با هماهنگی قبلی می گفتیم: بهبونی ان!!! و اون ها از پاسخ ما تعجب می کردند و غافلگیر می شدند.

وقتی متوجه شوخی ما می شدن همه با هم می خندیدیم و از کنار هم رد می شدیم.

مصطفی رشیدپور
گردان جعفرطیار
کانال حماسه جنوب، خاطرات

 

***

عشق،، مجنون،، نيزار

جزیره مجنون ، نیزارهای بلند، آبگیر عجیب وغریب و پر از رمز و راز که محل عروج بسیاری از لاله های خونین مملکت شد و همه چیز ان ، حتی اسم مجنون و نوع جنگیدن در مجنون خاص خودش بود و مجنون می طلبید و عاشق ،،،

اقلیم عجیب وغریب و پشه ها و خرمگسها که خون میمکیدند و موشهایی که اگر مواظب نبودیم انگشت پا را در خواب گاز می گرفتند،،،

آبراهه های باریکی که برای تردد، نیزارهایش را قطع كرده بودند و بر سر هر آبراه مهم، دسته ای از بسیجی های جوان با يك دوشيكا و گذاشتن چند یونولیت و چسباندن آنها به هم، کمینی ايجاد كرده بودند و بدتر از همه اینکه باید استتار، اختفا و پوشش را هم رعایت میکردیم و اين ، زندگی سخت در جزیره را سختتر میکرد.

دستشویی رفتن در کمین ها و دیشلمبوها (سگ ماهی) و حرفهایی که فقط رزمنده ها میدانند!!!!! مشکلات سخت تغذیه و تسلیح و انتقال سخت مجروحین به عقب ، بماند !

هواپیماهای pc7 دشمن كه اگر کمین را پیدا میکردند، بچه ها را یتیم کش میکردند،،، و لاک پشت هایی که به انها ( روفیش) می گفتند و خیلی از انها میترسیدیم ،،
خیلی مسایل دیگر، که مختص جنگ در جزیره بود و بس ،، و فقط کسانی میدانند که انجا را تجربه کرده باشند ،،،با اینهمه عجیبه کسی بگويد یادش بخیر !
اما يادش به خير!

مصطفی رشیدپور
گردان جعفرطیار
کانال حماسه جنوب، خاطرات