شهید عباس شبه

خداوندا این بنده ضعیف و ذلیل و خار تو است كه در مقابل تو نشسته و وصیت نامه می نویسد خداوندا درد دلها دارم با تو خداوندا وای بر من اگر تو مرا نپذیری خداوندا وای بر من اگر در آن دنیا با روئی چركین و سیاه و سر بزیر در مقابل شهدا بایستم خداوندا وای بر من اگر در صحرای محشر اگر در روز جزا نامه عملم را به دست چپم بدهی خداوندا وای بر م اگر رحمت تو شامل من نشود و وای بر من اگر سالم و بی هیچ عیب و نقصی برگردم آن وقت چگونه جرئت این را داشته باشم كه بمادران شهدا و پدران شهدا بنگرم ( الهی لایمكن الفرار من حكومتك) پس خداوندا تا به كی شرمساری از مادران و پدران شهدا و مفقودین و اسرا را جامه تم سازم بس است دیگر پروردگارا بس است ترحم بر این بنده حقیر و ذلیل خود كن .

در این برهه از زمان كه تمامی كشورهای ابرقدرت دست به دست داده تا این انقلاب اسلامی را سرنگون سازند پیرمردی با جلوه ای پاك و دلی مهربان مملو از محبت خداوند حكیم و دانا در مسجدی كوچك ولی معنویتی بالا فرمانی از امام مهدی (عج) میگیرد و با اطمینان خاطر فرمان میدهد. او کیست كه امتی را از خواب غفلت بیدار و كشورهای ابر قدرت را بزانو درمیآورد بلی او امام خمینی است بلی او نایب مهدی(عج) است . ای دوستان و آشنایان قدر امام را بدانید كه او قلب طپنده مسلمانان و مستضعفان جهان است من این جمله را كه تمامی شهدا وصیت میكنند میگویم اینكه (امام را تنها نگذارید) آیا برای آنان كه این انقلاب را نمی پذیرند معجزات انقلاب كافی نیست خداوند در قرآن مجید میفرماید (آنان كوران و كرانند و نمی فهمند و نمیبینند بلی معجزات الهی را نمی بیننند خداوندا تو خود آنها را براه راست هدایت بفرما و اگر هدایت نشدند ریشه آنان را بكن .

 با پدر و مادر و خانواده ی مهربانم. وصیتی كه باخانواده عزیزم دارم این است كه اگر در مجلس ختم من گریه و عزاداری است برای فاطمه و امام حسین (ع) باشد. كه فاطمه علیه السلام از قبل شهادت امام حسین و صحرای كربلا را تجسم میساخت و سر بریده عزیزش را میدید و گریه میكرد و اینكه فكر توشه آخرت باشد و از مادرم مهربانم میخواهم كه شیرش را حلالم كند و از پدر مهربانم میخواهم كه مرا ببخشد كه نتوانستم عصای دستشان باشم و از خواهران و برادرانم حلالیت می طلبم و وصیتم این است كه رهرو راه شهدا بشاند و به امام عشق بورزند كه امام بجوانان عشق می ورزد.

و از تمامی دوستان و آشنایاین حلالی می طلبم و خواهش میكنم اگر كسی چیزی از من طلبكار است پدر خانه برود و از خانمان بگیرد و بمادرم میگویم كه آن مقدار پول بی ارزشم را ۵۰۰ تومانش را صدقه و بقیه آن را برای ساختمان خانه و هرچه احتیاج دارید استفاده كنید. دیگر عرض ندارم بجز التماس دعاهای شما .