# مصرف زدگی

# مصرف زدگی

نویسنده: مدیر سایت - 2017/03/26

#مصرف_زدگی از مهمترین موانع فرهنگی در مقابل تقویت #تولیدملی است.

ترجیح استخدام بر کسب و کار مستقل ، یا ترجیح #وقت_فروشی بر کارفروشی ، یا ترجیح کارمندی بر مشاغل فنی و کارگاهی ، یا ترجیح شهرنشینی بر روستانشینی ، همه از عوارض فرهنگ مصرفزده است!

حال برای تغییر بنیادین این فرهنگ به فرهنگ #تولیدمحور چه باید کرد؟

کدام روحیه را از کودکی به فرزندانمان بیاموزیم که طی ده_بیست سال آینده اثرش را ببینیم؟

به نظر من در این رابطه دو روحیه مهمترین روحیاتی هستند که اگر هر یک در کودکان و جوانانمان نباشد فرهنگ و اقتصاد و سیاست جامعه لطمه خواهد دید:
روحیه #احساس_مسئولیت و روحیه #اعتمادبنفس

بدون احساس مسئولیت ، جوان انگیزه و آرمان و هدفی ندارد که او را به تحرک وادار کند؛ و بدون اعتمادبنفس نیز همتی نخواهد داشت که دست بر زانو گرفته و اقدامی کند.

در حقیقت #انگیزه_اقدام و #جرأت_اقدام را احساس مسئولیت و اعتمادبنفس به جوان ما می دهد.

حال چه باید کرد؟ در خانواده؟ در مدرسه؟ در مسجد؟ در باشگاه ورزشی؟ در رسانه؟

تاملات روزانه محمد مهدی سالاری

***

فرهنگ مصرف‌زدگی، دنیاگرائی و اشرافیگری به نام توسعه و ترقی +تصاویر

یکی از پدیده هایی که پس از انقلاب صنعتی در غرب رونق چشمگیری پیدا کرده و در واقع این پدیده غربی را وارد زندگی ما نیز کرده، مصرف زدگی است. این بیماری پیامدهای سوء بسیاری دارد که می توان به مواردی مانند تحدید منابع، آلودگی محیط زیست و فاصله اجتماعی و تشدید رفتارهای غلط فردی و اجتماعی چون “اسراف” اشاره کرد.

 

به گزارش سرویس فرهنگی جام نیوز، بازار ها انباشته از اشیاء کوچک و بزرگ و غیر ضروری است و هر روز بر حجم این کالا ها افزوده می شود . کالاهایی که نیازهای ضروری انسان ها را برطرف نمی کند و آدم از خود می پرسد واقعا وجود انبوهی از این اشیاء چه توجیهی می تواند داشته باشد؟

 

«من مصرف می‌کنم، پس هستم»؛ شعار انسان مصرف‌زده‌ی امروزی است. این آسیب با مصرف هرچه بیشتر کالاها و خدمات -فارغ از توجه به نیاز یا عدم نیاز به آن- پیامدهای منفی بسیاری در بر دارد.

 

 

 

 

از سوی دیگر جنون مصرف به مدد صنایع و کارخانه های سرمایه داری آمریکا، اروپا و چین به همه کشورها از جمله ایران نیز سرایت کرده است. بنابراین معضل هر شیء ضرورتا شیء دیگر را فرا می خواند و دیری نمی پاید که ما در انبوه چیزهای ریز و درشت پنهان می شویم.

 

از نظر بودریار جامعه شناس مشهور غربی، جامعه مصرفی به واسطه اسطوره ” خوشبختی” مفهوم نیاز را به صورتی فرا واقعی خلق می کند تا به تبع آن بتواند تشویق افراد به مصرف بیشتر را توجیه کند.

 

اما در واقع باید مصرف‌گرایی یا مصرف‌زدگی را «از بین بردن یا صرف‌کردن از طریق به‌کار بردن و هزینه کردن بیهوده» دانست.

 

 

 

 

از ديگر سو، مي توان گفت جامعه ي مصرفي نوع خاصي از «سبك زندگي» است که مي تواند عوارض و پيامدهاي جبران ناپذيري بر جاي بگذارد. ذكر و شرح همه ي اين پيامدها شايد از حوصله ي اين مجال خارج باشد، اما به صورت تيتروار مي توان پيامدهاي منفي آن را اين گونه برشمرد:

 

۱٫ افزايش شكاف هاي اجتماعي بين طبقات مختلف جامعه و در نتيجه، از بين رفتن هم گرايي و هم بستگي اجتماعي.

۲٫ به وجود آمدن روحيه ي «تجمل گرايي» و لوكس گرايي و گرايش به خريدن كالاهاي گران قيمت و جديد.

۳٫ بروز آشفتگي هاي رواني و اختلافات خانوادگي در نتيجه ي چشم و هم چشم هاي مرسوم.

۴٫ اتلاف و هدر دادن سرمايه هاي ملي و خروج مقادير معتنابهي ارز از كشور و بي توجهي به توليدات ملي.

۵٫ ظهور سبك هاي جديد زندگي و فراموشي هويت بومي و ملي

۶٫ و…

 

 

 

استراتژي رهبر انقلاب در مصاف با «جامعه ي مصرفي»

اکنون قصد داریم برخی دیدگاه های رهبر معظم انقلاب را که در طول سالیان هدایت گری همواره تمایل جامعه به سمت مصرفی شدن را بارها گوشزد کرده اند. بازگو نمائیم.

 

در اين سال ها ناخداي بصير انقلاب، همواره مسئولين و مردم را به پرهيز از اسراف و مصرف بيش از حد رهنمون ساخت. دغدغه ي عدم رویگردانی ايران از جامعه انقلابي و ميل به جامعه ي مصرفي، از نخستين روزهاي رهبري آيت الله خامنه اي، در ايشان وجود داشت.

 

 

 

 

ايشان به صراحت به پديده هايي چون «تنوع طلبي» افسارگسيخته و «مدگرايي» اشاره كرده اند و معتقدند پيامد فرهنگي اجتماعي آن بروز شكاف و فاصله ي طبقاتي است.

 

بنابراين شاهد آن بوده ایم که ایشان در سال هاي اخير و به طور خاص از سال ۸۸ به بعد، همه ي عنوان هايي كه رهبر انقلاب براي نام گذاري سال ها انتخاب مي كنند به نوعي در ارتباط با مقوله ي «مصرف» و مسائل مرتبط با آن است. بر همين اساس، ايشان سال ۸۸ را سال «اصلاح الگوي مصرف»، سال ۸۹ را سال «همت مضاعف، كار مضاعف»، سال ۹۰ را سال «جهاد اقتصادي»، سال ۹۱ را سال «توليد ملي و حمايت از كار و سرمايه ايراني» و سال ۹۲ را سال «حماسه ي سياسي و حماسه ي اقتصادي» نام نهادند و امسال نیز در حرم رضوی سال فرهنگ و اقتصاد با عزم ملی و اراده ملی و عزم جهادی نام می گیرد.

 

به نظر مي رسد علت اصلي رهبر انقلاب براي برگزيدن اين عناوين، ترسيم و ساخت رابطه اي درست و عقلاني بين دو موضوع «مصرف» و «توليد» است. به باور ايشان، همواره توليد جامعه بايد بيشتر از مصرف جامعه باشد تا آن جامعه به رشد، شكوفايي و پيشرفت دست پيدا كند؛

 

اما گلچینی از فرمایشان ایشان در باب مصرف و الگوی صحیح آن

ما دچار مصرف زدگی هستیم

ما امروز متأسفانه دچار اسراف و مصرف‌زدگی هستیم. من بارها این را عرض کرده‌ام، باز هم عرض میکنم؛ این خطر است در راه ما. مصرف‌زدگی را باید کم کنیم، حرص به متاع و کالای دنیا را باید کم کنیم.

۱۳۹۰/۱۱/۱۴ خطبه‌های نماز جمعه تهران

 

تمدن سازی با تنبلی و مصرف گرایی نمی سازد

ما اگر پیشرفت همه‌جانبه را به معنای تمدن‌سازی نوین اسلامی بگیریم…این تمدن نوین دو بخش دارد: یک بخش، بخش ابزاری است؛ یک بخش دیگر، بخش متنی و اصلی و اساسی است. به هر دو بخش باید رسید. اما (قسمت دوم) بخش حقیقی، آن چیزهائی است که متن زندگی ما را تشکیل میدهد؛ که همان سبک زندگی است که عرض کردیم. این، بخش حقیقی و اصلی تمدن است؛ مثل مسئله‌ی خانواده، سبک ازدواج، نوع مسکن، نوع لباس، الگوی مصرف، نوع خوراک، نوع آشپزی، تفریحات، مسئله‌ی خط، مسئله‌ی زبان، مسئله‌ی کسب و کار، رفتار ما در محل کار، رفتار ما در دانشگاه، رفتار ما در مدرسه، رفتار ما در فعالیت سیاسی، رفتار ما در ورزش، رفتار ما در رسانه‌ای که در اختیار ماست، رفتار ما با پدر و مادر، رفتار ما با همسر، رفتار ما با فرزند، رفتار ما با رئیس، رفتار ما با مرئوس، رفتار ما با پلیس، رفتار ما با مأمور دولت، سفرهای ما، نظافت و طهارت ما، رفتار ما با دوست، رفتار ما با دشمن، رفتار ما با بیگانه؛ اینها آن بخشهای اصلی تمدن است، که متن زندگی انسان است.

۱۳۹۱/۰۷/۲۳ بیانات در دیدار جوانان استان خراسان شمالی‌

 

مصرف زدگی به نام توسعه و ترقی!

غرب در دهه‌های بیداری اسلامی و بویژه سالهای اخیر پس از شکستهای پیاپی از ایران و افغانستان تا عراق و لبنان و فلسطین و اینک مصر و تونس و … کوشیده است پس از شکست تاکتیک اسلام‌ستیزی و خشونت علنی، به تاکتیک بدل‌سازی و تولید نمونه‌های تقلبی دست بزند، تا عملیات تروریزم ضد مردمی را به جای «شهادت‌طلبی»، «تعصب و تحجر و خشونت» را به جای «اسلامگرائی و جهاد»، «قومیت‌گرائی و قبیله‌بازی» را به جای «اسلام‌خواهی و امت‌گرائی»، «غربزدگی و وابستگی اقتصادی و فرهنگی» را به جای «پیشرفت مستقل»، سکولاریزم» را به جای «علم‌گرائی»، «سازشکاری» را به جای «عقلانیت»، «فساد و هرج و مرج» اخلاقی را به جای «آزادی»، «دیکتاتوری» را به نام «نظم و امنیت»، «مصرف‌زدگی، دنیاگرائی و اشرافیگری» را به نام «توسعه و ترقی»، «فقر و عقب‌ماندگی» را به نام «معنویت‌گرائی و زهد» قلمداد کند.
۱۳۹۰/۱۱/۱۴ خطبه‌های نماز جمعه تهران

 

علم در خدمت مصرف

در این یک قرن اخیر، بسیاری از آنچه در زمینه ‏ی علم انجام گرفته، به جای اینکه برای آسایش بشر باشد در تهدید بشر بوده؛ یا تهدید جان، یا تهدید اخلاق، یا تهدید خانواده؛ و تشویق به مصرف گرائی و پر کردن جیب چپاولگران بین‏ المللی و صاحبان و پدیدآورندگان تراستها و کارتلها. ما می‏ گوئیم علم، به جای این‏ها در خدمت انسان قرار بگیرد؛ در خدمت آسایش انسان، در خدمت آرامش انسان و در خدمت روح و روان انسان. این‏ها حرف‏هائی است که دنیا نمی‏تواند رد کند.
۱۳۸۹/۰۴/۰۲ بیانات در دیدار اعضای بسیجی‌ هیئت علمی دانشگاه‌ها

 

استفاده بهینه از منابع کشور

همت مضاعف و کار مضاعف در استفاده‏ ی بهینه از منابع موجود کشور و امکاناتی که وجود دارد. از همه‏ ی آن چیزهائی که می‏ تواند برای سازندگی کشور در دورانهای آینده مورد استفاده قرار بگیرد، یا زندگی عمومی مردم را رفاه و رونق ببخشد، باید حد اکثر استفاده بشود؛ یعنی همان چیزی که یکی از ارکانش اصلاح الگوی مصرف است. از آب در کشور استفاده ‏ی بهینه بشود. سال گذشته که بنده مسئله‏ ی اصلاح الگوی مصرف را مطرح کردم، پژوهشگران کشورمان تحقیق کردند، به ما اطلاع دادند که اگر آبی که در کشور مصرف می‏ شود، ده درصد آن صرفه ‏جوئی شود، این ده درصد به قدر تمام استفاده ‏ای است که امروز برای شرب خانگی و برای صنعت مورد استفاده قرار می‏ گیرد. امروز نوددرصد آب کشور در بخشهای کشاورزی مصرف می‏ شود- مصرف غلط، مصرف اسراف‏ آمیز- ده درصد دیگر برای آب شرب و برای صنعت و برای مصارف گوناگون به کار می‏ رود. یعنی اگر در کار کشاورزی ما ده درصد صرفه‏جوئی کنیم، مقدار مصرف شرب و صنعت و امثال این‏ها به دو برابر خواهد رسید؛ مسئله‏ ی مصرف برق و مصرف حامل‏ های انرژی- بنزین، گازوئیل- هم مهم است.
۱۳۸۹/۰۱/۰۱ بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی

 

مسئولیت سنگین مسئولین

مسئولان موظفند. اسراف فقط در زمینه ‏ی فردی نیست؛ در سطح ملی هم اسراف می‏ شود. همین برق و انرژی که گفتیم اسراف می‏ شود، بخش مهمی از این اسراف در اختیار مردم نیست؛ در اختیار مسئولین کشور است. این شبکه‏ های ارتباطاتی، شبکه ‏های انتقال برق، سیمهای برق، این‏ها وقتی فرسوده بشود، برق هدر می‏رود. برق را تولید کنیم، بعد با این شبکه ‏ی فرسوده آن را هدر بدهیم، که بخش مهمی هدر می‏رود.

اسراف در سطح سازمان هم اتفاق می‏افتد. رؤسای سازمانهای گوناگون مصرف شخصی نمی‏کنند، اما مصرف بی‏ رویّه در مورد سازمان خودشان اتفاق می‏افتد؛ تجملات اداره، اتاق کار، تزئیناتش، سفرهای بیهوده، مبلمانهای گوناگون؛ باید با مراقبت و نظارت از این کارها جلوگیری کرد. هم در سطح دولت، هم در سطح آحاد مردم، هم در سطح سازمانها بایستی نگاه عیب‏ جویانه ‏ی به اسراف وجود داشته باشد.

۱۳۸۸/۰۱/۰۱ بیانات در جمع زائران و مجاوران حضرت امام رضا (ع)

 

دلتان برای تجمل پرستی لک نزند

امروز متأسفانه همان‏طور که این جوانها گفتند، مصرف‏ گرائی و مسابقه‏ ی تجمل‏ پرستی و مسابقه ‏ی پول درآوردن و تلاش برای پول کردن، یک طبقه‏ ی جدیدی درست کرده. نظام اسلامی با تولید ثروت مخالف نیست، با ایجاد ثروت مخالف نیست، بلکه مشوق اوست. اگر تولید نباشد، اگر ایجاد ثروت نباشد، حیات و بقای جامعه به خطر خواهد افتاد، اقتدار لازم را جامعه به دست نخواهد آورد؛ این یک اصل اسلامی است. اما اینی که آحاد مردم دلشان لک بزند برای مسابقه ‏ی اشرافی گری، برای تجمل‏ پرستی، این یک چیز بسیار نامطلوب است؛ این چیزی است که متأسفانه در درون ما هست؛ همان‏طور که قبلا هم گفته ‏ام: اسراف و مصرف‏ گرائی افراطی.
۱۳۸۷/۰۲/۱۴ بیانات‌ در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاه‌های شیراز

 

اصلاح الگوی مصرف اقتصاد را پویا می کند

[از ویژگی‌های سیاستهای اقتصاد مقاومتی] مسئله‌ی اصلاح الگوی مصرف است؛ مسئله‌ی صرفه‌جویی، پرهیز از ریخت‌وپاش، پرهیز از اسراف، پرهیز از هزینه‌کَردهای زائد. البته در این زمینه خطاب اول من متوجه به مسئولان است؛ مسئولان نه فقط در زندگی‌های شخصی خودشان – که حالا آن یک مسئله‌ی درجه‌ی دو است – [بلکه] در درجه‌ی اول و در حوزه‌ی مأموریت خودشان باید بجد از ریخت‌وپاش پرهیز کنند. اگر چنانچه این شد یعنی ما مسئولین کشور به این اصل پایبند بودیم، آن وقت این روحیه، این خصلت، این اخلاق، سرریز خواهد شد به مردم. ما امروز در بین مردم و کسانی که دستشان به دهانشان می رسد هم اسراف زیاد می‌بینیم، در خیلی از موارد اسراف وجود دارد؛ خطاب هم می کنیم به مردم، لکن این از جمله‌ی جاهایی است که «کونوا دُعاةَ الناسِ بِغَیرِ اَلسِنَتِکُم».(۱) مجموعه‌ی مسئولین کشور بایستی در شئون مجموعه‌ی تحت مدیریت خودشان به این توجه کنند: اسراف نباشد؛ الگوی مصرف، یک الگوی حقیقتاً عاقلانه، مدبرانه، اسلامی باشد.
۱۳۹۲/۱۲/۲۰ بیانات در جلسه تبیین سیاست‌های اقتصاد مقاومتی

 

مصرف رکن است

یک جمله خطاب به همه‌ی ملت ایران است، و آن اینکه در این جهاد اقتصادی همه شریکند. در اداره‌ی اقتصاد یک ملت، مصرف هم یک رکن عمده است؛ مصرف درست، مصرف خوب، مصرف دور از اسراف و تبذیر و اتلاف مال؛ همین چیزی که همیشه توصیه می شود.
۱۳۹۰/۰۱/۰۸ بیانات در جمع مردم و کارکنان صنعت نفت عسلویه‌