شهید صفرعلی صفری

شهید صفرعلی صفری

نویسنده: مدیر سایت - 2017/02/17

شهید صفرعلی صفری

***

پیش نمایش طرح (کلیک کنید)

برای ارسال عکس مناسبتر و باکیفیت تر و یا دریافت سایز بزرگ این طرح :  با مدیر سایت تماس بگیرید

***

  • نام و نام خانوادگی :  صفر علی صفری
  • نام پدر : عزیزالله
  • نام خانوادگی مادری :
  • تاریخ تولد :  ۱۳۴۷/۹/۴
  • محل تولد : الیگودرز
  • آخرین محله سکونت : 
  • دسته بندی شهید : بسیجی
  • تاریخ شهادت : ۱۳۶۵/۱۰/۳
  • محل شهادت :  اروند کنار
  • عملیات منجر به شهادت : کربلای ۴
  • نحوه شهادت : 
  • یگان : گردان جعفر طیار (ع)
  • محل دفن : گلزار شهدای اهواز
  • مسئولیتها : 
  • تحصیلات :

***

وصیت نامه :

این وصیت نامه ها انسان را می لر زاند و بیدار می کند ( امام خمینی)

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد الله الذی هدانا لهذا و ما کنا لنهتدی لو لا ان هدینا الله

سپاس برای خدایست که ما را به این دین وصراط میتقیم هدایتمان کرد و اگر او راهنمای ما نمیشد ما  هرگز راه سعادت را نمی یافتیم .

با درود فراوان بر منجی عالم  بشریت امام زمان و امام امت شهید پرور ایران وشهیدان کربلا ها وبا سلام به خانواده شهدا وبا سلام به مجروحین و معلولین جنگ تحمیلی و بنام خدایی که مرا هدایت کرد به این راه و امیدوارم که خدای مهربان و بزرگ این شهادت را در راه خودش قرار دهد . و خدا را شکر میکنم که برای جامعه ام خدمتی کرده ام و به آرزویم رسیدم همان آرزویی که روزها وماهها و سالها در انتظارش بودم . و  ای خدای مهربان ، ای مولای من ، من گناه کرده ام ،معصیت کرده ام ،خدایا، خدایا ،خدایا، مرا ببخش خدا مرا از عذاب قبر و عذاب شب اول قبر به داد من برس ، به داد من گناه کار ، خدا من به امید تو شتافتم به میدان ، خدایا امیدوارم شهادت در رهت را نصیبم کنی و بنده چیزی بالاتر از این نداشتم که فدای این اسلام و ملت مسلمان کنم لذا تصمیم گرفتم بلکه از این طریق چند قطره ای از خون و جانم را نثار اسلام و میهنم و وطنم نمایم که امید وارم از خداوند عز وجل که از من قبول بفرماید .

و سخنی با خواهران دارم بخواهران بگویید تورا بجان فاطمه حجابتان را رعایت کنید و فاطمه وار زندگی کنبد . و خون این شهیدان را پایمال نکنید ودر ضمن چند سخن با مادرم وبرادرانم وخواهرانم دارم . مادر جان هرگز ناراحت نشوی در شهادت من ، چون انسان یک روزی به دنیا می آید و روز دیگر می رود پس چه بهتر که در راه خدا کشته شود . مادر جان هرگز ناراحت نشوی در شهادت من چون من خودم راهم را پیدا کردم و بسوی الله شتافتم. و مادر جان از اینکه ناراحتت کرده ام شما مرا ببخشید . مادر جان آنقدر ناراحتی به خود ندهی که دشمنان اسلام بشنوند و خوشحال شوند و به برادرانم دلداری بده ، واز برادرانم میخواهم که مرا حلال کنند و مرا ببخشند و اگر در این مدت زندگی هر چند کاری انجام نداده ام بلکه باعث رنج و زحمت شما بوده ام . و خدا را شکر و سپاس گو یم که چنین برادری نثار اسلام و قرآن کردید . واز خواهران عزیزم میخواهم که مراحلال کنید و مرا ببخشید که نتوانستم زحمات شما را جبران کنم وبرادران و خواهران در شهادت من ناراحت نباشید و با همدیگر خوب و مهربان باشید واگر شما خوب باشید خوبی شما باعث شادی من است . واز برادرانم میخواهم که به خانواده شهدا سر بزنند که امام عزیز می فرماید :خانواده شهدا چشم و چراغ این ملتند . و برادر عزیز الخصوص به مادر، دوست عزیز و ارجمندم شهید عزیز کورش ذکی زاده  سر بزنی . و ای عزیزان قسمتان میدهم به خون این جوانان عزیز که پیامبر وار زندگی کنید و ببینید این عزیزان جوان چگونه پرپر می شوند پس دنیا چه ارزشی دارد که انسان خود را ناراحت کند و از شما برادران عزیز میخواهم که به این کور دلان از خدا بی خبر بگوئید که دیگر بس است هر چه گناه کرده اید .دیگر بس است . به خدا ایمان آورید به روز قیامت ایمان اورید ، پس شما ای  از خدا بی خبران چه فرقی دارید با ما مسلمانان بجز اینکه گناه و معصیت انجام میدهید پس به خدا ایمان آورید و در کنار این خانواده شهدا بنشینید و از دل این عزیزان با خبر باشید و از شما برادرانم و خواهرانم میخواهم که در مرگ من کاری نکنید که دشمنان خوشحال شوند که همانطوری که امام حسین (ع) بخواهرش زینب میفرماید:( خواهر جان در مرگ من زاری و شیون مکن ، کاری مکن که دشمنان خوشحال شوند) ،واز شماها هم  خواهش میکنم که ناراحت نباشید که من از بین شماها رفته ام، هر چند که از بین شماها رفته ام اما گلی از گلهای انقلاب اسلامی روئیده بجای من از تمتم دائیهایم و پسر دائیهایم وپسر خواهرانم وتمام قوم و خویشان میخواهم که مرا حلال کنند و هر خوبی و بدی از من دیده اید به بزرگی خود ببخشید و در پایان برادران عزیز ، اگر مرا میخواهید از مادرم خوب مواظبت کنید واز زن برادرانم میخواهم که مرا حلال کنند هر بدی از من دیده اید ببخشید و از برادرانم میخواهم که از قول من از فرماندهان عزیزم قدر دانی نمایند که به من مهر ومحبت نهادند که واقعا برادرانه رفتار کردند بامن ، که تا یاد دارم هرگز فراموششان نمی کنم . و نمیدانم در مقابل خدا از این عزیزان چطور قدر دانی کنم از فرماندهان : حاج اصغر و معین پور، نصاری،پیشدستی،ریسمان باف، شالباف،فرشیدی ، بروجردی، ونور محمدی و غیره .

واز برادرانم خواهش میکنم که شما سواد ندارید کتابهای مرا به کتابخانه بدهید که در اختیار مردم قرار دهند . و مرا در اهواز دفن کنید پیش دوست عزیزم وشهید عزیز کورش ذکی زاده یا به آدرس : الیگودز – چمن سلطان سابق – جدید شهرک امام.


طنین نعره ام بر پاست مادر                    تفنگم برزمین تنهاست مادر

غریبانه نمردم در بیابان مادر                    سرم بر دامن زهراست مادر

خدایا ، خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار

والسلام

صفر علی صفری —  ۶/۹/۶۵

***

زندگی نامه :

***

خاطرات و آثار :

لینکهای مرتبط :

***