تربیتی / بازیِ وقتِ اذان …

تربیتی / بازیِ وقتِ اذان …

نویسنده: مدیر سایت - 2017/03/03

یه بار با پسرم توی حیاط داشتم بازی می کردم.

وقت اذان شد.

به پسرم گفتم، خب من برم نماز، بعدِ نماز برمی گردم.

پسرم پرسید: منم بیام؟!

گفتم: نمیدونم.

پسرم گفت: 

عِـــــــه بـــابـــا، بیا ادامه بدیم.

گفتم:

نـــه دیگه… اذان شده من باید برم نماز بخونم، بعد نماز برمی گردم بازی می کنیم.

پسرم گفت: خب من بیام؟!

گفتم اگـــــر میخوای بیای، بیا دیگه.

پسرم گفت:

 آخه من سختمه، بازی شیرینه. میخوام ادامش بدم.

به پسرم گفتم:

اتفاقاً برای منم بازی کردن شیریـنه، منم سختمه.

ولی خــــدا گفته، منم باید بگم چشم.

پسرم گفت:

عِه بابا برای شما هم سخته؟!

گفتــــم: ” آره “

پرسید: پس چرا میری نماز بخونی؟!

گفتم: آدم تا یه کار ” سخـــت ” نکنه آدم نمیشه.

میخوام آدم شم.

گفت: خب منم میام. 

تمــــــــوم شد.

دیگه تو خونمون به کسی نگفتیم نماز بخون.

آدم راستشو بگه بهتر نیست؟!

… نقل از حاج آقا پناهیان …

برگرفته از www.Morabbee.ir